ژانـر درام
سال 1975 مدت زمان 01:43:00کارگردان Fereydun Gole
نویسنده Fereydun Gole
استودیو Siera Film
ابی و آقاحسینی پس از آزادی از زندان، وسط تهران از هم جدا می شوند. ابی بر اساس وعده «آقا فکری» در زندان، شماره تلفنی را می گیرد اما کسی گوشی را برنمی دارد. او پس از پرسه زدن در شهر، دوباره آقاحسینی را در محله ای بدنام ملاقات می کند و معلوم می شود حسینی که قصد رفتن به جنوب را داشته، از تصمیم خود منصرف شده است. ابی و آقاحسینی در یک قهوهخانه مستقر می شوند که صاحباش آدم کثیفی است و به خاطر منافعاش تن به هر کاری می دهد. عبداله که زمانی کشتیگیر بوده و در مبارزه ای ابی را شکست داده، در گوشه قهوهخانه جان می کند. حسینی پس از برنده شدن در بازی «ترنا» حکم می کند که ابی از خیابان لاله زار تا پل تجریش، بدون پول، به کافه ها و رستوران ها سر بزند و غذا و مشروب مفتی بخورد. مصطفی معتقد است که ابی از عهده این کار برنمی آید و سر همین موضوع با حسینی شرط می بندد. این دو در حالی ماجرای ابی را زیر نظر دارند که مصطفی با تعدادی از کافه ها توافق کرده و از این طریق می خواهد ابی را از اجرای کامل تصمیماش بازدارد و شرط را ببرد. ابی پس از آگاهی از این موضوع برمیآشوبد و مسیرش را تغییر می دهد. به این ترتیب از هفت کافه می گذرد و ...
Recently have been released from jail, Ebi makes a bet with his Friend that he goes and drinks in seven bars without even paying any money.