کارگردان Jamshid Varzandeh
نویسنده Milad
استودیو Siera Film
شب ازدواج حمید با مریم، خواهر حیدر، یک گروه شادمانی غربتی وارد شهر میشوند و بی بی، که دایهٔ حمید و خواهرش گلی بوده، به حمید اطلاع میدهد که خواهرش بازیگر گروه نمایشی است. حمید جشن عروسی اش را ترک میکند و پس از دیدار با گلی او را به مرشد میسپارد. از یک طرف دیگر حیدر به دنبال حمید میگردد. حیدر گمان میبرد که حمید باعث آبروریزی او و خواهرش شده و قرار است که با گلی ازدواج کند. قاسم توسط یکی از افرادش خانهٔ مرشد را مییابد و با افرادش مرشد را به سختی مضروب میکنند و حمید را به قتل میرسانند. حیدر دستگیر و، پس از بازپرسی، آزاد میشود. گلی به تصور این که حیدر قاتل حمید است برادر دیگرش مهدی را، بی آن که نسبت خانوادگی خود را فاش سازد، به جان حیدر میاندازد، و از قاسم نیز میخواهد که برای خاطر او حیدر را به سزای اعمالش برساند؛ اما قاسم و افرادش مهدی را مضروب میکنند و حیدر به او کمک میکند، و گلی فاش میکند که حمید و مهدی برادرهای او هستند. سرانجام حیدر در مییابد که قاتل حمید کسی جز قاسم نیست. مهدی و حیدر او را به دام مأموران پلیس میاندازند، و حیدر و گلی به سفر میروند.