کارگردان Davood Esmaeeli
نویسنده Reza Aghili
استودیو Siera Film
رشید دلباخته ی رقاصه ای به نام محبوبه است؛ اما جواد، موسوم به غول، مانع ارتباط آن دو است. رشید وقتی توسط غول مضروب می شود مباشرش روح الله را می گمارد تا گردن کشی را بیابد که با غول دربیفتد. روح الله با حسین مواجه می شود و او را برای مقصود خود اجیر می کند. غول حسین را به شدت گوشمالی می دهد و حسین دست یاری به سوی اسماعیل گاوکش دراز می کند. اسماعیل نمی پذیرد و به دروغ به او گفته می شود که محبوبه دختر رشید است و غول برخلاف میلش او را در کافه مجبور به کار کرده است. محبوبه نیز از اسماعیل کمک می خواهد و اسماعیل با غول و نوچه هایش درمی افتد. اسماعیل به تدریج درمی یابد که رابطه ی محبوبه و رشید رابطه ی پدر و فرزندی نیست. سرانجام اسماعیل در درگیری غول را از پا درمی آورد و محبوبه را با خود به خانه می برد.