کارگردان Amir Naderi
نویسنده Amir Naderi
استودیو Kanun parvaresh fekri
امیرو پسرکی است ساده و سرشار از حرکت، که در حوالی بوشهر زندگی می کند. او آن قدر افسار گسیخته است که همیشه یک پای دعوای همسن و سال های خودش است. عبدالله نوجوانی است که پدرش، برای آنکه او را به ختنه کردن راضی کند، یک ساز دهنی به او می دهد. بچه های بندر به ساز عبدالله علاقه مند می شوند، و عبدالله در ازای کولی گرفتن از بچه ها سازش را در اختیار آنها می گذارد. امیرو بیش از دیگران به ساز علاقه مند می شود، و بیش از دیگران به عبدالله کولی می دهد. مادرش (شهلا درویشی) او را سرزنش می کند و یکی از بچه ها او را «خر عبدول کل عبدالله» می خواند و باعث می شود که او به خود بیاید و در پناه کشتی به گل نشسته ای، در سکوت، اشک بریزد. او، پس از این که در آب دریا آب تنی می کند، ساز دهنی را از دست عبدالله می رباید و...
Set on the sun-drenched southern coast of Iran, from which director Amir Naderi hails, "Harmonica" begins as a young boy receives a musical present from abroad. Fascinated and envious, his friends make him the leader of the pack, as they compete for the privilege of holding the harmonica or even blowing a few notes. No one is more obsessed than Amiroo, gentle and heavy-set, who seems willing to do anything to get close to the harmonica and its owner. Few films have more powerfully depicted the cruelty that is also part of childhood, as games and horseplay take on an increasingly sinister edge.