ژانـر فانتزی
سال 1971کارگردان Mehdi Mirsamadzadeh
نویسنده Kazem Esmaili
استودیو The United Group of Tehran Cinemas
سهراب جوان بزدل و تنبلی است که با مادرش زندگی می کند و افراسیاب به توصیه ی عمویش قصد دارد او را خل و چل نشان بدهد تا ثروت موروثی سهراب را به جیب بزند. سهراب به دختر همسایه شان زیبا علاقه دارد اما دختر به دلیل دست و پا چلفتی بودن سهراب او را از خود می راند. سهراب تصمیم به خودکشی می گیرد. اما موقع دار زدن خود سقف اتاق فرو می ریزد و یادداشتی به دستش می آید که در صورت خواندن آن مردگان احضار می شوند. پهلوان نصرت بر او ظاهر می شود و کسی جز سهراب او را نمی بیند. او که با صحبت های پهلوان نصرت خود را شجاع می داند افراسیاب و افرادش را تنبیه می کند و افراسیاب برای سردرآوردن از راز کار او از دختری مدد می جوید. پهلوان، سهراب را از دختر برحذر می دارد. سهراب از ...