کارگردان Sergej Moya
نویسنده Sergej Moya
استودیو Von Fiessbach Film | teamWorx Television & Film
آنتونیا زن جوانی است که از سالها قبل از همسرش جدا شدهاست و با پسر کوچکش 7 سالهاش در برلین زندگی میکند. او مدتهای متمادی است که به عنوان مستخدمهٔ یک هتل، سخت مشغول کار است و فرصتی برای تفریح، سرگرمکردن پسرش و رسیدگی به زندگی شخصیاش نداشتهاست. در یک روز گرم تابستانی، او فرزندش را سوار اتوبوس میکند تا به پاریس برود و 2 هفته را با پدرش (همسر سابق آنتونیا) بگذراند. آندو قرار است با هم به کوت دازور بروند و آنتونیا از این موضوع خوشحال است که فرصتی دست داده تا پسرش کوچکش، تفریحی بکند. آنتونیا بخاطر این موضوع، دیر به محل کارش میرسد و سخت از سوی مدیر هتل توبیخ میشود و مدیر میگوید این، آخرین فرصت اوست و اگر دیگر بار دیر کند، یقیناً اخراج خواهد شد. او در عینحال بابت رفتن و دوری فرزندش، دلتنگ است. آنتونیا برای تعویض لباس به اتاق مستخدمان رفته و در آنجا یکی از همکارانش که او را درهمآشفته و دلگیر میبیند به او میگوید که دلیل این همه فشار روحی و عصبی آن است که آنتونیا مدتهاست رابطه جنسی نداشتهاست و به او پیشنهاد میکند در اولین فرصت ممکن، فکری برای این خلاء مهم زندگیاش بکند.
A young single mother drops her son of at the bus stop to visit his dad in Paris. After being late for work, she almost gets fired. At the end of her duties she gets into a tricky situation which she handles, with the advice her colleague gave her.
زیرنویس فیلم