کارگردان Chris Sanders | Dean DeBlois
داستان این فیلم که بر اساس رمانی از کرسیدا کوول نوشته شده است و دربارهٔ یک وایکینگ جوان بنام «هیکاپ» است که در سرزمینش مدام مورد حمله اژدهایان قرار میگیرد و مردم این سرزمین (وایکینگها) شجاعانه به جنگ با اژدهایان میپردازند؛ ولی هیکاپ توانایی جنگیدن با آنان را ندارد و حتی اگر هم داشته باشد، (به خاطر جثه کوچکش) اجازه ندارد اینکار را بکند. در این بین، اژدهایی وجود دارد بنام «خشم شب» که از همه اژدهایان دیگر خطرناکتر و وحشتناک تر است که هیچ وایکینگی تا بحال موفق به کشتن او نشدهاست. هیکاپ که پدرش رئیس وایکینگها است، یک شب که اژدهایان حمله کرده بودند، مخفیانه به کمین اژدهایی مینشیند و بهطور اتفاقی یک خشم شب را بدام میاندازد و این اژدها به جایی دوردست میافتد.رئیس قبیله وایکینگها برای جلوگیری از حملات اژدهاها با کشتی به جستجوی لانه اژدهایان میرود و در غیاب او هیکاپ به اصرار پدرش، در تمرینهای اژدها کشی شرکت میکند و در این بین با خشم شبی که بدام انداخته بود، دوست میشود و اسم او را «بی دندان» میگذارد و با شناخت تدریجی نقطه ضعفهای بی دندان موفق به شکست دادن اژدهایانی میشود که در زمین تمرین وجود داشتند...
De jonge viking Hiccup woont op het eiland Berk, waar draken bevechten een manier van leven is. De intelligentie en de eigenwijze humor van de tiener vallen niet in goede aarde bij de stamleden en het stamhoofd... niemand minder dan de vader van Hiccup. Maar wanneer Hiccup samen met andere vikingjongens drakentraining krijgt, ziet hij zijn kans schoon om te bewijzen dat hij uit het goede hout gesneden is om krijger te worden. Wanneer hij echter een gewonde draak ontmoet, wordt zijn wereld ondersteboven gegooid, en wat begon als de enige gelegenheid voor Hiccup om zichzelf te bewijzen, verandert in een kans op een nieuwe toekomst voor de hele stam.