کارگردان Azizolah Bahadori
نویسنده Azizolah Bahadori
استودیو Siera Film
روز ازدواج نازنین (جمیله) و نعیم (بهمن مفید) پلیس آنها را دستگیر می کند. نعیم قاچاقچی سابقه داری است که قصد حمل و نقل هرویین را داشته است. نعیم دستگیر و نازنین آزاد می شود. او پرستاری مرد فلجی به نام امیر (ایرج قادری) را می پذیرد که پس از اطلاع از رابطه ی نامشروع همسرش از بلندی سقوط کرده و استخوان پاهایش شکسته است. پزشک معالج امیر اعلام می کند که پاهای امیر التیام پیدا کرده و او با یک شوک روحی قادر به حرکت خواهر بود. با نقشه ی نازنین و خواهر امیر (شهناز) امیر دچار شوک می شود و پس از بازیافتن سلامتی خود با نازنین ازدواج می کند.مدتی بعد نازنین دختری (فریبا فروهر) به دنیا می آورد، تا این که نعیم از زندان مرخص می شود و با عکس هایی که از نازنین در اختیار دارد او را حاضر به همکاری با گروهی قاچاقچی می کند. وظیفه ی نازنین این است که عروسکی را از گمرک فرودگاه مهرآباد تحویل بگیرد و در اختیار قاچاقچی ها قرار بدهد. سردسته ی قاچاقچی ها در صدد دست درازی به نازنین برمی آید و نعیم موقع حمایت از او به شدت زخمی می شود. با مداخله ی پلیس نازنین و قاچاقچی ها به دام می افتند و امیر با دیدن عکس های نازنین او را ترک می کند. نازنین پس از آزادی از زندان با همکاری مردی. (سیدعلی میری) به خوانندگی در کافه رو می آورد. خواهر امیر نازنین را می یابد و ...