کارگردان Amin-e-Amini
نویسنده Amin-e-Amini
استودیو Asre Talaie
آتش به سر با پهلوان بابا شریک است. نوکر آتش به سر خبر می آورد که عبدالله خان، بزرگ خاندان آتش به سر، در بستر بیماری است، و آتش به سر با همسرش، دخترش پروین و پسرش افراسیاب به بالین عبدالله خان می روند. عبدالله خان ثروتش را در اختیار وکیلش تقی پور می گذارد تا پس از مرگش به تشخیص خود به یکی از اعضای خانواده واگذار کند. منوچهر، که در رشته ی مهندسی تحصیل می کند، به پروین علاقمند است، اما آتش به سر با ازدواج دخترش با جوان های امروزی مخالف است. زن و فرزند آتش به سر وقتی که او آقای سخاوت، از تجار سرشناس، را به منزلش دعوت کرده است با تغییر مبلمان خانه وانمود می کنند که آتش به سر تاجر خسیس و مفلسی است، و به این ترتیب او به ازدواج پروین و منوچهر رضایت می دهد. مدتی بعد پهلوان بابا سرقفلی حجره شان را می فروشد و وقتی قصد دارد با پول ها بگریزد آتش به سر و...
An attempted robbery becomes terribly botched when would-be thief Hooshang happens upon more scandal and intrigue than he bargained for. When he hides the money in Akbar Khamran's pocket, it becomes evident that Hooshang has bitten off more than he can chew in this comedy drama.