کارگردان David Lynch
داستان این فیلم به صورت پیوسته نمیباشد به طوری که داستان این فیلم در چند وهله اتفاق میافتد.زنی سیاه موی (لورا النا هرینگ) که در اثر تصادفی مجروح شده بهطور پنهانی به خانه پیرزنی که در حال رفتن به مسافرت است وارد میشود. هنرپیشه جوان و بلند پروازی به نام بتی (نائومی واتس) که برای بازی در هالیوود از کانادا به لس آنجلس آمده هنگام ورود به خانه خاله اش که برای ضبط فیلمی به کانادا رفته با زن سیاه مو روبرو میشود. زن سیاه مو که حافظه خود را در اثر تصادف از دست داده در اثر دیدن پوستر فیلم گیلدا (۱۹۴۶) که در بالای آینه قرار دارد خود را به اسم هنرپیشه اصلی یعنی ریتا معرفی میکند. بتی تصمیم میگیرد به ریتا برای بازگشت حافظه اش کمک کند و به همین منظور سراغ کیف دستی ریتا میرود و مبلغ قابل توجهی پول به همراه یک کلید نامتعارف آبی رنگ پیدا میکند. پسری داخل یک رستوران به اسم وینکی، داستان کابوسی هولناک را که شب قبل دیده را برای هم میزی خود تعریف میکند. هنگامی که این دو برای وارسی پشت رستورانی که پسر در خواب دیده میروند در اثر مشاهده موجودی هولناک پسر از ترس جان میدهد. یک قاتل دست و پا چلفتی پس از دزدیدن کتابی پر از شماره تلفن و قتل سه نفر فرار میکند...
Een mysterieuze vrouw ontsnapt aan een verkeersongeluk met een tas vol geld, maar zonder haar geheugen. Ondertussen is Betty Elms in L.A. verschenen, in de hoop een filmcarrière te kunnen beginnen. Wanneer Betty de naamloze vrouw in haar appartement vindt, besluit ze haar te helpen. De twee vrouwen gaan op een bizarre zoektocht naar de waarheid.
زیرنویس فیلم