امیرارسلان نامدار / Prince Arsalan

امیرارسلان (محمدعلی فردین) با دیدن تصویری از فرخ لقا (فرزانه)، دختر پطرس شاه (منوچهر نوذری)، رهسپار فرنگ می شود. شمس وزیر (ابراهیم کوشان) و قمر وزیر (حسین محسنی) به پطرس شاه اطلاع می دهند و تصویر ارسلان را به دروازه ی شهر می آویزند. خواجه طاوس (صابر آتشین) ارسلان را می شناسد و به تماشاخانه ی برادرش خواجه کاوس (رضا عارفان) می برد تا در امان باشد. امیرهوشنگ (جمشید مهرداد)، پسر پاپاس شاه، برای خواستگاری به دربار پطرس شاه می رود. ارسلان در قصر فرخ لقا با امیرهوشنگ درگیر می شود و او را از پا درمی آورد. پطرس شاه به الماس خان داروغه (ماشین چیان) مأموریت می دهد تا قاتل امیرهوشنگ را دستگیر کند. قمر وزیر، ارسلان را نجات می دهد و به حیله از او می خواهد که برای رساندن او و فرخ لقا به رم به فرخ لقا بیهوشانه بخوراند. وقتی ارسلان به این دستور عمل می کند قمر وزیر فرخ لقا را طلسم می کند و در باغی به بند می کشد. ارسلان برای رها ساختن فرخ لقا روزها و شب ها در بیابان پیاده روی می کند و پس از مبارزه با مرآت جنی (حبیب) و...

Amir Arsalan who is in love with Farrokh-Lagha the prince travels to the west to find her. He there meets the two ministers of Petros Shah. One of them Shams Vazir is good with him but the other Qamar Vazir is bad. After many adventures finally Amir Arsalan marry with Farrokh-Lagha and they live happily ever after.