کارگردان Iraj Ghaderi
نویسنده Saeed Motalebi
استودیو Panorama Cinematic Organization
کمال یکتا، صاحب شرکت حمل و نقل بار بین تهران و استانبول، در استانبول با خواننده ای به نام امل آشنا می شود و او را از مادرش خواستگاری می کند. از یک طرف حجت، صاحب کاباره ای که امل در آن برنامه اجرا می کند، و از طرف دیگر شریکش محمود چشم به دنبال امل دارند. محمود در لابلای اجناس درون انبارشان مقداری هروئین می گذارد. کمال به تهران می گریزد و محمود در نزد پلیس او را مقصر معرفی می کند. امل برای اجرای کنسرت عازم تهران می شود. محمود می کوشد با این ترفند که یکی از دوستان کمال جرم او را به گردن گرفته کمال را به استانبول بکشاند تا مانع دیدار او و امل در تهران شود؛ اما موفق نمی شود. کمال و امل در تهران عقد می کنند و پس از پایان برنامه های امل به استانبول بازمی گردند. مأموران آگاهی استانبول با همکاری محمود در فرودگاه کمین می کنند؛ اما کمال می گریزد. امل به وعده گاه کمال می رود و به توصیه ی محمود، که خطری کمال را تهدید نمی کند، محل اختفای او را به پلیس گزارش می کند. کمال به پانزده سال حبس محکوم می شود، و محمود وانمود می کند که امل به او خیانت کرده است. امل فرزندی به دنیا می آورد و...