شرک 1 / Shrek

شرک غولی است که در یک جنگل سرسبز در آرامش و سکوت زندگی می‌کند، تا اینکه مأموران پادشاه به منطقه‌ای نزدیک او می‌آیند و از مردم چیزهای عجیبشان را می‌خواهند، پیرزنی الاغش را می‌دهد و ادعا می‌کند که الاغش قادر به حرف زدن است.ناگهان الاغ از آنجا فرار می‌کند و به خانه شرک می‌رسد و سربازان هم از آنجا فرار می‌کنند.پادشاه هم تمام موجودات عجیب را به خانه او می‌فرستد و تا هنگامی که شرک شاهزاده‌خانم را برای او از قصر اژدها آزاد نکند حکم خانه‌اش را نمی‌دهد...

De slechte heerser van Duloc (de kleine Lord Farquaad) heeft alle sprookjesfiguren uit zijn land verbannen. De figuren, inclusief een praatgrage ezel, vluchten naar het moerasland van de oger Shrek, die erg op z'n privacy gesteld is. Farquaad maakt een deal met Shrek: als hij de mooie prinses Fiona redt uit een kasteel dat bewaakt wordt door een draak, krijgt Shrek z'n land terug.