ژانـر درام
سال 1974 مدت زمان 01:56:00کارگردان Kamran Ghadakchian
نویسنده Daphne Du Maurier | Ahmad Najibzadeh
استودیو Iran Film | Oscar Film
امید (سعید راد) قرارداد شیرین (ملوسک) را با صاحب کاباره ای فسخ می کند و، پس از مراسم ازدواج، او را به ویلایش در شمال می برد. فروغ (شورانگیز طباطبائی)، همسر سابق امید، هشت ماه پیش خانه و زندگی اش را ترک کرده است. سایه ی فروغ همچنان بر خانه سنگینی می کند، و بانو (توران مهرزاد)، ندیمه ی فروغ، و آشپزها امور خانه را آن طور پیش می برند که فروغ بر اوضاع خانه و زندگی مسلط باشد؛ زیرا فروغ دیگر به خانه باز نخواهد گشت، چون به دست او، به دلیل خیره سری هایش، کشته شده است. در ویلا غلام دیوانه (ذکریا هاشمی) و امیر (جلال پیشوائیان) زندگی می کنند که هر دو به فروغ علاقه داشته اند. امیر اصرار دارد که شاهد قتل فروغ به دست امید بوده است. پس از مدتی ماهی گیرها جسد فروغ را از دریا می گیرند، و امیر و امید با یکدیگر درگیر می شوند. امیر اعتراف می کند که فروغ پس از اینکه به دست امید زخمی شده توسط او کشته شده است...
Loosely based on the novel Rebecca this is the story of Omid who takes Shirin a girl who is working in a cabaret and marries her. Then he takes her to his villa in north. But he has a divorced wife Forugh who has left him 8 months ago after her divorce. Her shadow is still heavily present in the house. The servants too act just like she is still present in the house. Gholam Divaneh and Amir also live in the villa who both were in love with Forough. But the truce is that she is dead. This reveals when some fisher mans capture her corpse from the sea.