ژانـر درام
سال 1969 مدت زمان 01:44:00کارگردان Dariush Mehrjui
نویسنده Dariush Mehrjui | Gholam-Hossein Saedi
استودیو Iranian Ministry of Culture
همه امید زندگی مش حسن به تنها گاوی است که در طویله اش دارد و از وجود آن علاوه بر امرار معاش خانواده خود، افراد روستا را نیز بهرهمند میسازد. همه این مسائل باعث شدهاست که مش حسن دلبستگی خاصی به این گاو داشته باشد. اما روزی که مش حسن به شهر رفته، گاو به علت نامشخصی میمیرد و افراد روستا با موافقت همسر مش حسن نعش گاو را در چاه روستا میاندازند و پس از بازگشت مش حسن وانمود میکنند که گاو گریختهاست ولی او باور نمیکند و اعتقاد دارد گاو را اهالی روستا به قتل رساندهاند. از آن پس حالش دگرگون میشود و خود را گاو میپندارد. کوشش و پند و نصیحت بزرگان و ریش سفیدان روستا، چاره ساز نمیشود و سرانجام کدخدا و مش اسلام تصمیم میگیرند که او را دست و پابسته و جهت درمان به شهر ببرند؛ اما مش حسن در راه از دست آنها میگریزد و...
An old villager deeply in love with his cow goes to the capital for a while. While he's there, the cow dies and now the villagers are afraid of his possible reaction to it when he returns.