کارگردان Bahram Beizai
نویسنده Bahram Beizai
استودیو Iran Center for film Industries
"اصالت" گوینده تلویزیون به عکس دختر گمشدهای در روزنامه برخورد میکند که چهره آشنایی دارد ولی هرچه فکر میکند نمیداند این دختر را کجا دیده است. او موضوع را با همسرش "آسیه" درمیان میگذارد. (آسیه در مدرسه کر و لالها درس میدهد) و روز بعد درباره دختر گمشده با همکارانش صحبت میکند و آنها هم تصمیم میگیرند آگهی روزنامه را از تلویزیون پخش کنند. اصالت به نشانی ذکر شده در آگهی روزنامه میرود و متوجه میشود که نشانی متعلق به سالها پیش است. جستجو ادامه مییابد... در منزل آسیه خاطرات مادرشوهرش را مینویسد. مادرشوهر از زمان جنگ که به عنوان پرستار در بیمارستان کار میکرده صحبت میکند. در مجلس دوره هفتگی سالمندان خانواده، مادر از شنیدن یک صفحه قدیمی دگرگون میشد که...
When Mr. Esalat is looking for a topic for his TV show, he notices an advertisement in the newspaper about a missing girl. The picture of the missing girl is very familiar to him and he tries to remember where he saw it before. His wife Asieh is a teacher and at home she writes his mother's diary. When he searches for the address in that advertisement, he finds that it belongs to 30 years ago. Asieh is becoming interested in the missing girl too.