کارگردان Reza Karimi
نویسنده Reza Karimi
استودیو Mehregan Film
ناصر فداکار و تقی بیآزار در مؤسسه ای برای خوشه کار میکنند. خوشه از کار و رفتار آنها رضایت ندارد و هر دو را به مرخصی اجباری میفرستد. آن دو با اتومبیل قراضهٔ زن صاحب خانهشان به سفر میروند و در جاده با مینا آشنا میشوند. مینا خوانندهٔ مشهوری است که عمه اش و مباشران او، سوسول و عبدالله بوقی مراقب او هستند، تا به فکر مطالبهٔ ثروتش، که عمه به کمک سعید و با جعل سند، آن را تصاحب کرده، نیفتد. سعید خواهان ازدواج با مینا و دریافت نیمی از ثروت او است. مینا ناصر را به کمک میطلبد. عمه با هیپنوتیزم کردن مینا بساط مراسم ازدواج سعید و مینا را فراهم میکند و ناصر به کمک مردی که وانمود میکند قادر است اشخاص را خواب و وادار به صحبت کند و با شلوغ کاریهای تقی، که لباس زنانه به تن کرده، مراسم عقد آنها را به هم میریزند.و...