ژانـر درام
سال 1968 مدت زمان 02:02:00کارگردان Samuel Khachikian
نویسنده Manoochehr Keymaram
استودیو Misaghye Studio
حبیب هیزم شکن و کشتی گیر جوانی است که بشیرخان و افرادش با او درگیری دارند. حبیب در مراسم کشتی محلی با بلور و حسین غول می رود و به مقام قهرمانی می رسد و برای انجام مسابقه ای به مشهد سفر می کند. قبل از شروع مسابقه به زیارتگاه می رود و به پیرزنی برمی خورد که آرزو دارد پسرش کیوان در مسابقه کشتی پیروز شود تا در نزد خانواده ی نامزدش احساس سرافکندگی نکند. روز مسابقه حبیب شکست می خورد و از دلیل شکستش فقط مادر کیوان اطلاع دارد که او را می ستاید. دوستان حبیب به تصور این که او در ازای پول مسابقه را باخته است او را از خود می رانند. حبیب به زادگاهش باز می گردد و در آن جا متهم می شود که از لاله دختر نابینایی هتک حرمت کرده است. اهالی روستا و نامزدش ستاره او را سرزنش و سنگسار می کنند. پیرزن که به بی گناهی حبیب ایمان دارد با فرزندش و بلور به زادگاه حبیب می روند و از حبیب دفاع می کنند. لاله با شنیدن صدای بشیرخان ...
Based on Pouryaye Vali's story Habib is a young local woodcutter and wrestler who lives in the north of Iran. But Bashir Khan and his gang have problems with him and are after him. Habib becomes local champion and for a wrestling match goes to Mashhad. There when he goes to pilgrim he finds the mother of his opponent Keivan praying for her son. Habib loses his match but no one knows why. He returns to his village to find that Bashir Khan and his gang have plotted him but Keivan and his mother come to defend him.