کارگردان Esmaeil Poorsaeid
نویسنده Ahmad Najibzadeh
استودیو Mehregan Film
حبیب الله خان (نعمت الله گرجی) و دخترش ملیحه (آتوسا) به امیر (منوچهر وثوق) از دست برادرزاده اش هاشم (یدالله شیراندامی) گلایه می کنند. هاشم دوست صمیمی امیر است و ازدواجش با ملیحه را به تعویق می اندازد. امیر، که با آذر (ثریا حکمت) قرار ازدواج گذاشته، راننده ی یک شرکت معدن کار است، و در پایان ماه حقوق کارگران را به معدن می برد، اما محمد (جلال پیشوائیان) و اکبر (اکبر اصفهانی)، از همدستان هاشم، در بین راه، پول را سرقت می کنند و باعث مرگ حساب دار شرکت می شوند. امیر به اصفهان می گریزد و از هاشم کمک می طلبد. هاشم از محمد و اکبر می خواهد که مخفی شوند. هاشم با پری (آرام)، که زن بدنامی است، رفت و آمد دارد و همین موجب می شود که با ملیحه ازدواج نکند. امیر پری را از هاشم دور می کند، و درمی یابد که آذر خواهر پری است. امیر از طریق پری نشانی اکبر را می یابد و با تحت فشار گذاشتن او متوجه اصل ماجرا می شود. امیر شب جشن ازدواج هاشم و ملیحه موضوع را به او می گوید و او را ترک می کند. پری توسط محمد زخمی می شود، و پلیس امیر را دستگیر می کند. در بازداشتگاه روشن می شود که هاشم خود را به عنوان مقصر اصلی معرفی کرده است. امیر وعده می دهد که خانه اش را بفروشد و با بازپس دادن پول شرکت موجب آزادی هاشم بشود...
Amir must guide his corrupted friend Hashem to return to his fiance. But he gets involved in a crime and must run from the law. All the while two sisters via for Amir's affections.