کارگردان Fereydoun Jourak
نویسنده Ahmad Najibzadeh
استودیو Jourak Film
دو دوست به نام های امیرپلنگ (محمدعلی فردین) و احمد ننه بابا جگرکی (ذکریا هاشمی) به آسیه (مرجان) علاقه دارند؛ اما آسیه به امیر علاقه مند است، و امیر به نفع احمد از آسیه دوری می جوید. احمد با قلی، که از پدر آسیه طلبکار است، درگیر می شود و او را به قتل می رساند؛ اما امیر دستگیر می شود. احمد با ارثی که از عمه اش به او می رسد سرمایه ای می اندوزد و به تهران می رود. آسیه نیز پس از فوت پدرش به تهران می رود و در کافه ای آوازه خوان می شود. امیر پس از پایان محکومیتش با کاس آقا (سیدعلی میری) به تهران می رود؛ اما احمد که صاحب کارخانه ای شده است آن دو را از خود می راند. امیر آسیه را در کافه می یابد و به خانه ی کاس آقا می برد. در غیبت امیر و کاس آقا ،صادق (علی آزاد) صاحب کافه، و افرادش برای بازگرداندن آسیه به کافه با او درگیر می شوند. آسیه بر اثر سقوط از ایوان خانه نابینا می شود. امیر از احمد کمک می خواهد و قول می دهد که در صورت معالجه ی آسیه دوباره از او دوری کند. امیر وانمود می کند که به عیاشی مشغول است وآسیه هم به کافه بازمی گردد. احمد برای بازگرداندن آسیه به کافه می رود و داستان فداکاری امیر را شرح می دهد، و...