ژانـر ماجراجویی | جنایی | درام
سال 1975کارگردان Mohammad Motevaselani
نویسنده Ebrahim Makki
استودیو Siera Film
ذبیح پس از پانزده سال از حبس آزاد می شود. او باج گیری بوده که با اقدس آشنا شده و در حمایت از او مرتکب قتل شده است. اقدس، در موقع دستگیری ذبیح، از او آبستن بوده، و حالا ذبیح به زادگاهش باز می گردد تا فرزندش جلال را بیابد. حیدر مسبب دستگیری ذبیح بوده، و قبل از آن که ذبیح وارد زادگاهش شود صفدر برادرش را خبر می کند تا مراقب خود باشد. بزرگان محل در خانه ی حیدر جمع می شوند و به رئیس شهربانی عرض حال می نویسند که از آنها رفع شر کند، و وقتی نتیجه ای نمی گیرند مهدی گاو را اجیر می کنند تا با ذبیح مقابله کند. گروهی دیگر از اهالی به پیشواز ذبیح می روند و به او پناه می دهند. حاجی ، که با اقدس ازدواج کرده و از جلال سرپرستی می کند، بیش از دیگران نگران است، و اقدس و جلال را از چشم ذبیح دور نگه می دارد....
Zabih, a tough guy who committed a murder in support of his girl, Aghdas is released from prison after 15 years. When arrested, Aghdas was pregnant with his child. Now Zabih sets off for his hometown to find Aghdas and their son.